وصیتمو نوشتم
میشنوی کسی که منو گذاشتی و رفتی یا دوباره گوشاتو گرفتی که نشنویی وقتی میگم زندگیمی فکر کردی دروغ میگم که منو تنها گذاشتی مگه تو دوسم نداشتی بگو کجای که ببینی چی به سرم آوردی دیگه هیچی واسم مهم نیست به همین زودیا میرم که از وجودم رو این دنیا هم راحت بشی تو که به راحتی منو از زندگیت بیرون کردی
به نام خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدای که جان را بنزین و عشق را کبریت آفرید
میگم از درد قلبم
توی قبرم دستامو ببندید تا همه بفهمند میخواستم اما نتونستم زنده باشم
چشمامو باز بزارید تا همه بدونند همیشه چشم به راهش بودمو اون نیومد
و رو سینم یه تیکه یخ بزارید تا به جای عشقم واسم گریه کنه
شنبه 5 آذر 1390 - 8:18:15 PM